ای تن تُردِ تو چینی و لبانت وطنی
سه شنبه, ۹ تیر ۱۳۹۴، ۰۸:۴۰ ق.ظ
: نه نگاهی، نه سلامی، نه کمی گپ زدنی
گرچه من رودم و تو لایق دریا شدنی
برق چشم تو به هر بت بخورد می شکند
چه کسی دیده بتی با هنر بت شکنی
ادبیات جهان محو جمالت شده، چون...
تو کلاسیکِ زن هستی و مدرنیته تنی
با چنین وصف کجا می شود از عشق گذشت؟
ای تن تُردِ تو چینی و لبانت وطنی
"قل هو الله و احد" غیر خدا نیست ولی
می پذیرم تو اگر لافِ ان الحق بزنی
عمران میری
۹۴/۰۴/۰۹