تک بیت دو بیت و.......
بعد یک عمر در اندیشه ی "فرهاد" شدن
یک نفرعاشق من بودکه"شیرین"می زد!
ظهیرمومنی
======================================
گر نمک باعث شوریست خدایا ز چه روی
یار من این همه دارد نمک و شیرین است
خــوب کــردی، وقــت رفتـن
آمــدی دیــدی مَـرا!
گر نمـیدیـدی مَـرا،
دیگر، نمیدیــدی مَـرا
دست و پا گر بشکند بانسخه درمان میشود
چشم گریان هم دمی با بوسه خندان میشود
سیل باران گر ببارد از نسیم صورتی
غم مخور با خنده ای از دیده پنهان میشود
مختصر گویم اگر ویران شود کاشانه ای
جای هر ویرانه ای کاخی نمایان میشود
ای خدا هرگز نبینم بشکند قلب کسی؟
دل شکسته؟ باطنش از ریشه ویران میشود
یک بچه تُخسم که تو را دیدم و انگار
آرام شدم خیره به برنامه کودک
ای سبزترین خاطره در باغ وجودم
دیشب به حضورت غزلی ناب سرودم
گفتند چه داری تو از این هستی دنیا
گفتم که رفیقیست فقط بودونبودم...
هرچه می آیم به سمتت، دورتر می ایستی
پاره کن تسبیح بسم الله را، جن نیستم...!
روسری را پیش من بالا و پایین کم ببر...!
آنقَدَر ها هم که می گویند، مومن نیستم...!
من و این داغ در تکرار مانده
من و این عشق بیدار مانده ،
مپرس از من چرا دلتنگ هستم
دلم بین در و دیوار مانده
در نوبتی دوباره دلت را مرور کن
از غم به هر بهانه ی ممکن عبور کن
گیرم تمام راه تو مسدود شد ....
یک آسمان و یک جاده تازه جور کن
جز زلف
کسی پیش رخش تاب ندارد
ثروت به خسان دادی و عزت به کسانی
ما نیز تماشاگر بازی جهانیم
-======================================
بوی بهبود ز اوضاع جهان می شنوم
بهبود ...بهبود ... آقا بهبود کجایی ؟
این دل که شهید دوستت دارم توست
تنها به امید دوستت دارم توست
باران که به روی شعر من می بارد
اجرای جدید دوستت دارم توست
جلیل صفربیگی