اعتدال بی نظیر فصل های زندگیست
يكشنبه, ۳۱ خرداد ۱۳۹۴، ۰۷:۳۲ ق.ظ
دیدمت با تارهای مو که برپیشانی ات
با همان شلوار جین و عینک و بارانی ات
شعر می خواندی و می خندیدی و من گیج و مات
محو بودم در تو و آن لهجه ی تهرانی ات:
ای دل اندر بند زلفش از پریشانی منال"
وای! می میرم من ازاین گونه حافظ خوانی ات
دیدنت اسطوره ی صبح نخستین بود و من
عشق را دیدم درون هیأت انسانی ات
اعتدال بی نظیر فصل های زندگیست
گونه های برفی و لبهای تابستانی ات
مثل مولانا چهل سال پیاپی یافتم
شمس را درچشمهای مست ترکستانی ات
تا که در یک ظهر تابستان تجلی کرد عشق
زیر پلک نیمه باز خسته و بارانی ات
حیف اما زود رفتی و رها کردی مرا
در نبودنهای حسرت آور طولانی ات،،،،،
۹۴/۰۳/۳۱